الف

دوبیتی شماره ۱: مرا خلد برین دی بودیم جا - کنونم دوزخ است امروز ماوا

دوبیتی شماره ۲: اگر خواهی بسوزانی جهان را - رخی بنما بیفشان گیسوان را

دوبیتی شماره ۳: به رخ جا داده‌ای زلف سیه را - به کام عقرب افکندی تو مه را

دوبیتی شماره ۴: به زیر پرده آن روی دل‌آرا - بود چون شمع در فانوس پیدا

ب

دوبیتی شماره ۵: صنم تا کی دل ما را کنی آب - دل نازک ندارد اینقدر تاب

دوبیتی شماره ۶: سحرگه زورق سیمین مهتاب - چو در دریای اخضر گشت غرقاب

دوبیتی شماره ۷: دلم در نزد جانان است امشب - چو مرغ نیم‌بریان است امشب

دوبیتی شماره ۸: نسیم روح‌پرور دارد امشب - شمیم زلف دلبر دارد امشب

دوبیتی شماره ۹: سوار خنگ خوش‌رفتارم امشب - روانه جانب دلدارم امشب

دوبیتی شماره ۱۰: بگو با دلبر ترسایی امشب - چه می‌شد گر که بی ترس آیی امشب

ت

دوبیتی شماره ۱۱: بتا بر طرف معجر کن نقابت - مهل بی‌پرده مانند آفتابت

دوبیتی شماره ۱۲: اگر از رخ براندازی نقابت - کنند مردم خیال آفتابت

دوبیتی شماره ۱۳: عرق بر چهره‌ات گل یا گلاب است - و یا پروین به روی ماهتاب است؟

دوبیتی شماره ۱۴: به دوشش گیسوان خوش دلپسند است - که این مخصوص آن قد بلند است

دوبیتی شماره ۱۵: رخ تو آتش و زلف تو دود است - مرا زین سرد‌مهری‌ها چه سود است؟

دوبیتی شماره ۱۶: دل آگه چه محتاج برید است؟ - چه حاجتمند پیغام و نوید است؟

دوبیتی شماره ۱۷: مرا این زندگی از بوی یار است - وگرنه جان بدین پیکر چه کارست؟

دوبیتی شماره ۱۸: دلا امشب نه وقت قال و قیل است - نه هنگام حکایات طویل است

دوبیتی شماره ۱۹: هنوزم بوی زلفش در مشام است - هنوزم ذوق لبهایش به کام است

دوبیتی شماره ۲۰: مرا در پیش راهی پر ز بیم است - ازین ره در دلم خوفی عظیم است

دوبیتی شماره ۲۱: سر زلف تو جانا لام و میم است - چو بسم الله الرحمن الرحیم است

دوبیتی شماره ۲۲: نه هر آهوی دشت آهوی چین است - نه هر گاوی که بینی عنبرین است

دوبیتی شماره ۲۳: هر آن کس عاشق‌ست از دور پیداست - لبش خشک و دو چشمش مست و شیداست

دوبیتی شماره ۲۴: اگر در عهد، ابروت منکر ماست - ولی تصدیق تو آن چشم شهلاست

دوبیتی شماره ۲۵: نه هر رخشنده کوکب آفتاب است - نه هر پیغمبری صاحب کتاب است

دوبیتی شماره ۲۶: نگارا شربت از لبهات بفرست - گلاب از گوشه چشمات بفرست

دوبیتی شماره ۲۷: اگر دوران دهد بر بادم ای دوست - وگر هجران کند بنیادم ای دوست

دوبیتی شماره ۲۸: رخت تا در نظر می‌آرم ای دوست - خودم را زنده می‌پندارم ای دوست

دوبیتی شماره ۲۹: اگر دانی که فردا محشری نیست - سوال و پرسش و پیغمبری نیست

دوبیتی شماره ۳۰: برفت آن یار و از ما مهر برداشت - خیالش هم مرا آسوده نگذاشت

دوبیتی شماره ۳۱: خداوندا جوانیم به سر رفت - درخت شادکامی بی ثمر رفت

دوبیتی شماره ۳۲: ندارم راحتی جز رنج و زحمت - به جز خواری و دشواری و محنت

دوبیتی شماره ۳۳: کنم مدح خم ابروت یا روت - نهم نام لب یاقوت یا قوت

د

دوبیتی شماره ۳۴: بیا تا برگ گل نارفته بر باد - گلی چینیم و بنشینیم دلشاد

دوبیتی شماره ۳۵: ز آب و آتش و از خاک و از باد - خدا رخسار خوبان را صفا داد

دوبیتی شماره ۳۶: بت زورق‌نشینم در امان باد - خدایش از بلایا حرز جان باد

دوبیتی شماره ۳۷: مرا زان روز قصه مشکل افتاد - که کار من رجوعش با دل افتاد

دوبیتی شماره ۳۸: صبا دوشم ز جانان این خبر داد - که هی هی نخل امیدت ثمر داد

دوبیتی شماره ۳۹: ز من گشتی جدا ای سرو آزاد - نبودم یک زمانی بی تو دلشاد

ر

دوبیتی شماره ۴۰: اگر دورم من از تو ای پریزاد - فراموشم نکن زنهار زنهار

دوبیتی شماره ۴۱: شب آمد تا شب وصلم دهد یاد - دهد خاک وجودم جمله بر باد

دوبیتی شماره ۴۲: نه یادم می‌کنی نه می‌روی یاد - به نیکی باد یادت ای پریزاد

دوبیتی شماره ۴۳: به دل گفتم مکن اینقدر فریاد - که اندر خرمن صبر آتش افتاد

دوبیتی شماره ۴۴: سهی سرو، این قد و بالا ندارد - گل احمر چنین سیما ندارد

دوبیتی شماره ۴۵: بتی کز ناز پا بر دل گذارد - ستم باشد که پا بر گل گذارد

دوبیتی شماره ۴۶: مرا هم ساق و هم زانو کند درد - کمر با ساعد و بازو کند درد

دوبیتی شماره ۴۷: ره عشق است باید زان حذر کرد - به اول گام باید ترک سر کرد

دوبیتی شماره ۴۸: دو چشمت چون به چشمانم نگه کرد - لب لعل و رخت روزم سیه کرد

دوبیتی شماره ۴۹: سحر دل، خود به خود فریاد می‌کرد - از این فریاد، خاطر شاد می‌کرد

دوبیتی شماره ۵۰: سحر، دل ناله‌های زار می‌کرد - چنان که دیده را خونبار می‌کرد

دوبیتی شماره ۵۱: بتم سرپنجه با لوح و قلم زد - زمین و آسمان از نو به هم زد

دوبیتی شماره ۵۲: اگر آهی کشم افلاک سوزد - در و دشت و بیابان پاک سوزد

دوبیتی شماره ۵۳: دل من همچو هدهد در سبا شد - خیالم چون سلیمان در قفا شد

دوبیتی شماره ۵۴: سر و زلف تو آشوب جهان شد - اسیر زلف تو پیر و جوان شد

دوبیتی شماره ۵۵: دلم از فرقت روی تو خون شد - سرشکم چون رخ تو لاله‌گون شد

دوبیتی شماره ۵۶: بهار آمد زمین فیروزه‌گون شد - به عزم سیر، دلدارم برون شد

دوبیتی شماره ۵۷: بتا ختم رسل پیغمبری شد - به من روشن صفات دلبری شد

دوبیتی شماره ۵۸: دلم را جز تو کس دلبر نباشد - به جز شور توام در سر نباشد

دوبیتی شماره ۵۹: بهشت از روی تو بهتر نباشد - ز حوران حسن تو کمتر نباشد

دوبیتی شماره ۶۰: مرا تا دل به تن تسلیم کردند - همی مهر بتان تعلیم کردند

دوبیتی شماره ۶۱: فلک، از جور تو دل پر ز خون بود - غم و اندوه من از حد فزون بود

دوبیتی شماره ۶۲: صنم عشق تو همچون نار نمرود - مرا در منجنیق عشق فرسود

دوبیتی شماره ۶۳: مرا شب سیل آه از دل برآید - که یادم از دو زلف دلبر آید

دوبیتی شماره ۶۴: دلا گر زار گریم بر تو شاید - که هرجا تیری آید بر تو آید

دوبیتی شماره ۶۵: بگو تا دلبر حورم بیاید - سفید و نازک و بورم بیاید

دوبیتی شماره ۶۶: پری‌رویان سلام از من رسانید - که ای سیمین‌تنان تا می‌توانید

دوبیتی شماره ۶۷: بتا بیژن‌صفت در چه گرفتار - منیژه‌وار اگر هستی وفادار

دوبیتی شماره ۶۸: دل و شوق و خیال و مهر هر چار - کشانندم همی تا منزل یار

دوبیتی شماره ۶۹: دلا از بی‌وفایان دست بردار - برو با نیک‌خویان کن سر و کار

دوبیتی شماره ۷۰: گذشت ایام گل ای بلبل زار - بکن چون من ز هجران ناله بسیار

دوبیتی شماره ۷۱: سحر در خواب دیدم با دل زار - که سر بنهاده‌ام در دامن یار

دوبیتی شماره ۷۲: سحرگه ز نوای مرغ گلزار - سرم پرشور گشت و دیده بیدار

دوبیتی شماره ۷۳: لب و دندان و چشم و زلف و رخسار - بر و دوش و قد و بالا و رفتار

دوبیتی شماره ۷۴: به هرجا بگذرد آن ماه رخسار - گریزد دین ز در، ایمان ز دیوار

دوبیتی شماره ۷۵: گهی که یادم آمد صحبت یار - لب و دندان و زلف و چشم و رخسار

دوبیتی شماره ۷۶: عجب دارم ز سرو قامت یار - که مشک و لعل و گوهر آورد بار

دوبیتی شماره ۷۷: به زیر زلف مشکین عارض یار - نمایان چون قمر اندر شب تار

دوبیتی شماره ۷۸: سحرگه چون ز مشرق ماه خاور - برون آید جهان گردد منور

دوبیتی شماره ۷۹: مکش سرمه به چشم نازپرور - مکن روز مرا از شب سیه‌تر

دوبیتی شماره ۸۰: من از عهد جوانی تا شدم پیر - نکردم در جفای دوست تقصیر

دوبیتی شماره ۸۱: دل من در خم زلفت گره گیر - چنان شیری که افتاده به زنجیر

دوبیتی شماره ۸۲: دلم در حلقه زلفش گره گیر - چو دزدان گرفتار به زنجیر

م

دوبیتی شماره ۸۳: مسلمانان گرفتار دلستم - ضعیف‌المال و بیمار دلستم

دوبیتی شماره ۸۴: چرا از دلبر حورا سرشتم - چو آدم دور از باغ بهشتم

دوبیتی شماره ۸۵: ندانم خواب یا بیدار بودم - ز شوقش مست یا هشیار بودم

دوبیتی شماره ۸۶: فراق لاله‌رویان ساخت کارم - ربود از کف عنان اختیارم

دوبیتی شماره ۸۷: مگر یار آمده بر پشت بامم - که بوی جنت آید بر مشامم؟

ن

دوبیتی شماره ۸۸: تو بر من بگذری چون برق رخشان - منت چون رعد اندر پی خروشان

دوبیتی شماره ۸۹: خیال کشتن من داشت جانان - کدامین سنگدل کردش پشیمان

دوبیتی شماره ۹۰: پس از ببریدن و پیوند جانان - مرا خوش آمده از دادن جان

دوبیتی شماره ۹۱: مه بالانشین، پایین نظر کن - به مسکینان کلامی مختصر کن

دوبیتی شماره ۹۲: مرو ای جان شیرین از بر من - توقف کن که آید دلبر من

دوبیتی شماره ۹۳: اگر هنگام مردن دلبر من - نهد از مهر بر زانو سر من

دوبیتی شماره ۹۴: به سیر باغ رفتم باختم من - نظر بر نوگلی انداختم من

دوبیتی شماره ۹۵: خم ابروست یا شمشیر بهمن - مژه یا نیزه یا تیر تهمتن

دوبیتی شماره ۹۶: ز گشت و پیچ این شلوار رنگین - خرامان رفتن و این وضع سنگین

و

دوبیتی شماره ۹۷: دل از من چشم شهلا دلبر از تو - لب خشکیده از من کوثر از تو

دوبیتی شماره ۹۸: دلا تا چند در آزارم از تو - گهی نالان، گهی بیمارم از تو

دوبیتی شماره ۹۹: دو گیسو را به دوش انداختی تو - ز ملک دل دو لشکر ساختی تو

دوبیتی شماره ۱۰۰: نسیم، امشب عجب دفع غمی تو - یقین دارم نه از این عالمی تو

دوبیتی شماره ۱۰۱: نگفتم جا مده بر چهره گیسو - مسوزان اندر آتش بچه هندو

ه

دوبیتی شماره ۱۰۲: خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه - مرا بیدار کرد از صوت دلخواه

دوبیتی شماره ۱۰۳: نسیم آهسته آهسته سحرگاه - روان شو سوی یار از راه و بیراه

دوبیتی شماره ۱۰۴: دلم از بس که دنبال تو گشته - دل خون‌گشته پامال تو گشته

دوبیتی شماره ۱۰۵: غم و غصه تن و جانم گرفته - فراق یار دامانم گرفته

دوبیتی شماره ۱۰۶: پری‌رویان به ما کردند نظاره - یکی چون ماه و باقی چون ستاره

دوبیتی شماره ۱۰۷: به زیر زلف برق گوشواره - زدی بر خرمن عمرم شراره

ی

دوبیتی شماره ۱۰۸: ندانم ای غزالم از چه دشتی - در ایام جوانی خوش گذشتی

دوبیتی شماره ۱۰۹: بتا در گوش، گوش آویز داری - لب می‌گون شکرریز داری

دوبیتی شماره ۱۱۰: خروس امشب بداده هرزه‌خوانی - مگر وقت سحر امشب ندانی؟

دوبیتی شماره ۱۱۱: به قامت مظهر سرو رسایی - به طلعت دلفریب و جانفزایی

دوبیتی شماره ۱۱۲: نمی‌بینم ز مردم آشنایی - نمی‌آید ز کس بوی وفایی